مجموعه داستانهای کوتاه حسرتهای ناتمام همه نسلها
کتاب الکترونیک حسرتهای ناتمام همه نسلها این کتاب شامل سیزده داستان کوتاه راجع به شخصیتهای مختلف در اعصار مختلف است که در ظاهر با هم ارتباطی ندارند ولی در باطن با هم مرتبط هستند. 98 صفحه pdf بخشی از داستان گلی جان با صدای دیلینگدیلینگ زنگولۀ گوسفندها و بوی پشم بارانخورده از خواب بیدار شدم. نگاهی به پایم انداختم و تکانش دادم. هنوز کمی درد میکرد، ولی امروز میتوانستم بلند شوم و بروم. نگاهی به حیاط کردم. گوسفندها همه جمع شده و منتظر یونس بودند تا به صحرا بروند و دلی از عزا درآورند. مدتها بود که حجم برف و کولاک آنها را در خانهشان زندانی کرده بود. دو ماهی میشد که مهمان این خانه بودم. من روزهایی پر از درد و ترس را پشت سر گذاشته و حال به آرامش رسیده بودم؛ ترس از لحظهای که به حکم حاکم و جبر زمانه به جنگی اعزام شده بودیم که تکلیفش با خودش روشن نبود، دردِ از دست دادنِ برادرم و ترس فرار از جنگ و بتد هم شکستن پای راستم. چیزی نمانده بود تکوتنها در میان برف سنگین این زمستان لعنتی تلف شوم که یونس به دادم رسید… …