نفس ازدیدگاه ملاصدرا
ملاصدرا می گوید : خداوند بي نهايت است و لامكان و بي زمان اما به قدر فهم تو كوچك ميشود و به قدر نياز تو فرود میآيد، و به قدر آرزوی تو گسترده مي شود و به قدر ايمان تو كارگشا مي شود و به قدر نخ پير زنان دوزنده باريك مي شود و به قدر دل اميدواران گرم مي شود. پدر می شود يتيمان را برادر ميشود محتاجانِ برادری را طفل مي شود عقيمان را اميد میشود نا اميدان را راه مي شود گمگشتگان را. خداوند همه چيز مي شود به شرط طهارت روح. بشوييد قلبهايتان را از هر احساس ناروا و زبانهايتان را از هر گفتار ِناپاك، بپرهيزيد از ناجوانمردیها ناراستیها، نامردمیها! چنين كنيد تا ببينيد كه خداوند، چگونه بر سفرهی شما، با كاسهایی خوراك و تكهای نان مي نشيند و بر بندِ تاب، با كودكانتان تاب ميخورد، و در دكان شما كفههای ترازويتان را ميزان مي كند و در كوچههاي خلوت شب با شما آواز مي خواند مگر از زندگي چه ميخواهيدكه در خدایی خدا يافت نميشود؟كه در عشق يافت نمي شود، كه به نفرت پناه ميبريد؟ …