مقاله در مورد تاریخ
لینک پرداخت و دانلود در “پایین مطلب” فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت) تعداد صفحات: 20 مقدمه افلاطون، مايه تباهي فلسلفه بود يا [دستِ كم] شماري از متفكران مدرن، چنين تصوري را در ما برمي انگيزند. نيچه و هايدگر، هر دو، بر اين باورند كه فلسفه، هيچ گاه از الطاف و عنايات سقراط و افلاطون، در قرن پنجم پيش از ميلاد، بهبودي حاصل نكرد. كم تر از دو سده قبل، فلسفه به جريان افتاده بود و، از جهات بسيار، به زحمت قدم هاي اول را برداشته بود. اما در اينجا [يعني در قرن پنجم پيش از ميلاد] بود كه از قرار معلوم، راه خطا را در پيش گرفت. سقراط هيچ نوشته اي از خود به جا نگذاشت. منبع اصلي اطلاعات ما از او، شخصيتي نيمه تاريخي است كه در مكالمات افلاطون ظاهر مي شود. غالباً دشوار است تشخيص دهيم كه چه وقت اين شخصيت، در حال بيان انديشه هايي است كه خودِ سقراط اظهار داشته است يا صرفاً در مقام سخنگوي افلاطون، نقش بازي مي كند. در هر دو حال، اين سيما، از بيخ و بن، متفاوت بود با فيلسوفاني كه پيش از او به سر مي بردند (و اكنون، نزد عموم، به پيش – سقراطيان شهرت دارند.) بنابراين چگونه سقراط و افلاطون، فل …